فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉
بیا تولد

    Plastic Surgery

    ˈplæstɪkˈsɜːrdʒəri ˈplæstɪkˈsɜːdʒəri
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی

    • noun phrase
      جراحی پلاستیک، جراحی ترمیمی و زیبایی
    پیشنهاد بهبود معانی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    مترادف و متضاد plastic surgery

    1. noun cosmetic surgery
      Synonyms: blepharoplasty, breast implant, breast reduction, collagen injections, cosmetic surgery, dermabrasion, dermatoplasty, eyelift, face-lift, face-lifting, liposuction, mammaplasty, mammoplasty, nose job, prosthetics, reconstructive surgery, rhinoplasty, skin grafting, suction lipectomy, tummy tuck

    ارجاع به لغت plastic surgery

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «plastic surgery» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/plastic surgery

    لغات نزدیک plastic surgery

    پیشنهاد بهبود معانی
    دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری